پینوشت:
۱ . کحلالبصر؛
ص ۶۹-۶۸؛ نیزر.ک: سیره نبوی،
دفتر اول، ص ۵۰۴.
۲ . بحارالانوار؛
ج ۶۶؛ ص ۳۱۴؛ نیزر.ک: سیره نبوی، دفتر اول، ص ۵۰۵.
۳ . جامعالاخبار؛
ص ۱۶۳-۱۶۲؛ نیزر.ک: سیره نبوی،
دفتر اول، ص ۵۰۵.
۴ . الکافی؛
ج ۴؛ ص ۱۲ و ج ۵؛ ص ۷۲؛
نیزر.ک: سیره نبوی، دفتر اول، ص ۵۰۵.
۵ . سیره
نبوی، دفتر دوم؛ ص ۱۱۰.
۶ . ثوابالاعمال
و عقابالاعمال؛ ص ۳۰۲؛
اعلامالدین، ص ۴۰۸، وسائل الشیعه، ج ۱۲، ص ۱۳۰، مکاسب، ص۵۴.
۷ . تنبیهالخواطر؛
ج ۱، ص ۶۹.
۸ . تحفالعقول؛
ص ۲۵.
۹ . الکامل
فی اللغه و الادب؛ ج ۱،
ص۸.
۱۰ .قرآن،
شعراء/۱۰۹، ۱۲۷، ۱۴۵، ۱۶۴،
۱۸۰، از زبان نوح، هود، صالح، لوط، شعیب علیهمالسلام
اجمعین.
۱۱ .الکافی؛
ج ۱، ص ۴۴.
۱۲ .ثوابالاعمال،
عقابالاعمال؛ ص ۳۰۷؛ اعلامالدین؛ ص؛
وسائل الشیعه؛ ج ۱۲، ص ۱۳۰.
۱۳ . ابوجعفر محمد بن علی بن الحسین بن
بابویه القمی (الصدوق)، من لایحضره الفقیه، صححه و علق علیه علیاکبر الغفاری،
الطبعه الثانیه، منشورات جماعه المدرسین، قم، ۱۴۰۴ ق، ج ۴،
ص ۳۷۳.
۱۴. جامعالاخبار؛
ص ۱۰۰.
۱۵ . الکافی؛
ج ۲، ص ۶۳۵.
۱۶ . احمدبن
فهد حلی، عده الداعی و نجاح الساعی، صححه و علق علیه احمد الموحدی القمی،
دارالمرتضی، دارالکتاب الاسلامی، بیروت، ۱۴۰۷
ق، صص، ۹۹-۱۰۰.
۱۷ . تاریخ الیعقوبی؛ ج۲. ص ۶۷.
۱۸ . تاریخ
الیعقوبی؛ ج۲.ص ۶۷.
۱۹. تحف
العقول؛ ص ۱۹؛ احیاء العلوم؛ ج ۲، ص ۳۳۰.
۲۰ . ر.ک:
درسهایی از نهجالبلاغه؛ ص ۳۰۳-۳۰۴. آیین
کشورداری از دیدگاه امام علی علیهالسلام، تقریر و تنظیم: حسین کریمی، چاپ اول، دفتر نشر فرهنگ اسلامی، ۱۳۶۶. ش.ص ۱۸۴-۱۸۵.
منبع : اقتصاد پنهان
از لوازم مدیریت صحیح، بستن راههای سوءاستفاده از هر طرف به ویژه از جانب اطرافیان و وابستگان است. طبع عافیت طلب و فزونخواه آدمی در مرتبه اسفل سافلین میل به «سخره» دارد. این که دیگران را در جهت مطامع خود به کار گیرد و همه چیز را به خود و اطرافیان و وابستگان خود اختصاص دهد و خودکامگی نماید و این امر در همه تاریخ از اسباب سقوط و هلاکت زمامداران و دولتها بوده است. چنان که زمامداران و مدیران در جهت منافع شخصی گام بردارند، دیگر هیچ چیز جلودار سوءاستفاده اطرافیان و وابستگان نخواهد بود و این امر بر باد دهنده نظامها است.
استرحام معلول عوامل متعددی است، از جمله، تربیت خلاف کرامت و عزت، روابط مستبدانه و خودکامه، فرهنگ خوارپذیری، روابط اقتصادی ستمگرانه، تمایلات پست درونی، برای مبارزه با استرحام لازم است به ریشههای مختلف آن توجه کرد و برای قطع آن ریشهها اهتمام نمود؛ و البته بهترین اقدام در این راه قطع ریشههای درونی استرحام است که تا آنها قطع نشود، اقدامات بیرونی به نتیجه درست نخواهد رسید و روابط استرحامی دوباره جوانه خواهد زد.
رسول خدا (صُلَّی
الَلهْ عُلَیًهِ وُ آلِه وُ سُلَمً) در تمام دوران رسالت خود تلاش کرد تا صورتهای
مختلف استرحام را از روابط اجتماعی بزداید و جامعهای سربلند و ارجمند برپا سازد.
آن حضرت به پیروان خود میآموخت که با سربلندی و ارجمندی زیست کنند و آنان را در
این جهت تربیت مینمود
ای علی! اگر [ناچار شوم] دست خود را تا
آرنج در دهان اژدها فرو برم، این عمل نزد من خوشتر است از این که از کسی که چیزی
نبوده و دارا شده است، چیزی را درخواست کنم.
نفس استرحام از اموری است که در سیره اجتماعی رسول خدا (صُلَّی الَلهْ عُلَیًهِ وُ آلِه وُ سُلَمً) و ائمه هدی (علیهالسلام) رعایت میشده و به هیچ وجه زیر پا گذاشته نمیشده است. آنان هرگز «استرحام» نمیکردند. «استرحام» یعنی ترحم طلبیدن از غیر، گردن کج کردن نزد دیگران، التماس کردن، زاری نمودن در برابر مخلوق، و ناله زدن پیش خلق؛ خود را خرد کردن نزد دشمن، ضعیف و زبون ساختن، و زیر پاگذاشتن شرافت و کرامت ذاتی انسان در برابر دشمنان.